نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آگهی شماره 1
غالباً وقتی کلمه «سادیسم» را میشنویم تصویر مجرمی خطرناک را مجسم میکنیم که تفریحش شکنجه دیگران است. با وجود اینکه قطعاً این شکل افراطی سادیسم هم وجود دارد، گرایشهای سادیستی منحصر به افراد شرور یا فاسد نیستند. امروزه، روانشناسان میگویند در بسیاری از ما نسخه ملایمتری از سادیسم وجود دارد که ممکن است عواقب ناگواری برای خود و اطرافیانمان بههمراه داشته باشد. این نوع سادیسم چیست؟ چگونه آن را تشخیص دهیم؟ و اصلاً چرا چنین گرایشی در وجود ما شکل گرفته است؟ لوسی فوکس، روانشناس، ویراستار و استاد افتخاری کالج دانشگاهی لندن در مطلبی که در وبسایت سایکی (Psyche) منتشر کرده به این موضوع پرداخته است. مقاله او با ترجمه محدثه دنیائی در وبسایت ترجمان بازنشر شده است و ما اینجا گزیدهای از مطلب را آوردهایم.
گاهی اوقات درد دیگران را چنان عمیق حس میکنیم که انگار درد خودمان است. وقتی دیگران صدمه میبینند، چهره درهم میکشیم و زمانیکه رنجشان را درک میکنیم، چه غریبه باشند چه آشنا، اشکمان جاری میشود. این احساس همدلی یک ابزار اجتماعی حیاتی است: زمانیکه پریشانی کسی را درک یا احساس کنیم، خود را ملزم میدانیم که دست یاری بهسوی او دراز کنیم. با اینحال همدلی، با وجود اهمیت و عمومیتی که دارد، تنها واکنش ممکن ما به درد دیگران نیست. گاهی آنچه در رفتارمان ظاهر میشود همتای تاریک همدلی یا همان سادیسم است. این استعداد، همین لذتبردن از درد و رنج دیگران بهجای احساس همدلی، آنقدرها هم که فکر میکنید نادر نیست. در اکثر مواقع، با شنیدن کلمه «سادیسم» تصویر مجرمی نفرتانگیز در ذهنمان ترسیم میشود که تفریحش شکنجه دیگران است. این همان سادیسمی است که در داستانهای عامهپسند، در فیلمهایی مثل «سکوت برهها» (۱۹۹۷) یا سریال «دکستر» (۲۰۰۶- ۲۰۱۳) و در گزارش جنایتهای واقعی دیده میشوند. قطعاً این نسخه افراطی سادیسم هم وجود دارد: لذت سادیستیک ممکن است عامل انگیزشی اکثر جرائم خشن از قبیل قتلهای زنجیرهای باشد، اما اینکه سادیسم را منحصر به افراد شرور یا فاسد بدانیم و آن را از مرکز توجهمان خارج کنیم اشتباه است. درحال حاضر، روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که در بسیاری از ما نسخه ملایمتری از سادیسم – که آن را «سادیسم روزمره» نامیدهاند- دیده میشود. کسانی که علائم سادیسم روزمره را نشان میدهند، در بطن زندگی هر روزه خود، از درد فیزیکی یا روانی دیگران لذت میبرند. برای مثال، ممکن است تماشای یک نزاع خیابانی یا خراب شدن ارائه مهم دیگران در جلسهای کاری برایشان دلپذیر باشد. اما موضوع به اینجا ختم نمیشود؛ انجام کارهایی که موجب رنجش دیگران میشود نیز برای این افراد مطبوع است. شاید بپرسید سادیسم روزمره با ویژگیهای شخصیتی مثلث تاریک که خود را موذیانه در جمعیت پنهان میکنند، چه ارتباطی دارد. منظور از ویژگیهای مثلث تاریک سایکوپاتی (فقدان احساس گناه و همدلی)، ماکیاولیسم (گرایش به دستکاری روانشناختی دیگران و سوءاستفاده از آنها) و نارسیسیسم (خودپسندی بیشازحد) است. پاسخ این است که این ویژگیها در یکدیگر تأثیر مستقیم دارند. افرادی که نمره سادیسم بالایی دارند احتمالاً در حداقل یکی از این سه ویژگی نمره بالایی میگیرند و بالعکس. با وجود این سادیسم تا حدودی از این سه مؤلفه متمایز است – به این علت که در برخی رفتارهای ضداجتماعی مانند اوباشگری اینترنتی اطلاع از سطح سادیسم افراد به ما این امکان را میدهد که احتمال رفتارهای مخربشان را اندازهگیری کنیم، آن هم بسیار دقیقتر از زمانی که نمره سه ویژگی تاریک آنها را در اختیار داریم. برخی از روانشناسان به همین دلیل باور دارند که «مثلث» تاریک سایکوپاتی، ماکیاولیسم و خودشیفتگی باید به «مربع تاریک» ویژگیهای شخصیتی مشکلآفرین تبدیل شود و سادیسم روزمره را نیز در برگیرد. سادیسم روزمره، مانند بسیاری از ابعاد شخصیت، قضیهای صفروصدی نیست. چنین نیست که بگوییم یک نفر سادیسم روزمره دارد یا ندارد، بلکه طیفی از این ویژگی در عموم مردم دیده میشود. افرادی که نمره بالاتری در این ویژگی میگیرند به احتمال بیشتری دست به رفتارهای ضداجتماعی واضح مانند قلدری یا آسیبزدن به دیگران میزنند. احتمالاً آن دسته از افراد که نمره سادیسم پایینتری دارند بهصورت نامحسوستری از رنج دیگران خشنود میشوند، مثلاً از فیلمها و بازیهای خشونتآمیز لذت میبرند (اگرچه شایان ذکر است که ریشه لذتبردن از چنین محتواهایی احتمالاً با حس کنجکاوی یا تعلیق مرتبط است و صرف اینکه یک نفر چنین سلیقهای دارد به این معنا نیست که ممکن است در دنیای واقعی به دیگران آسیب بزند.) حتی افرادی که نمره سادیسم کمی دارند ممکن است تماشای آسیبدیدن دیگران را هرچند با عذاب وجدان، سرگرمکننده بدانند البته زمانیکه متوجه میشوند مسئله جدی است، احساس خوشایندشان محو میشود. بهطور کلی، پژوهشهای انجامشده در این زمینه نشان میدهند که استعدادِ اینکه تا حدی از درد دیگران لذت ببریم، در کمال تعجب، رایج است. ابتدا این گزاره گیجکننده به نظر میآید بخش عظیمی از جامعه مدنی با همدلی اداره میشود و باتوجه به مهربانیهای بیشماری که هر روزه اتفاق میافتد، میتوان گفت که ما انسانها ظرفیت عظیمی برای عشق و محبت به دیگران در خودمان رشد دادهایم. بااینحال، انسانها هزاران سال است که از درد و رنج دیگران لذت میبرند. سادیسم باعث رنجهای نادیده و ناشناخته میشود؛ برای مثال، سادیسم با قلدری ارتباط دارد که ممکن است تا سالیان سال حتی بعد از قطع آزارها نیز بر سلامت روانی قربانیان تأثیرات جدی و ناخوشایندی بگذارد. با شناخت و درک بهتر سادیسم، میتوانیم با عواقب آسیبزای آن مبارزه کنیم. اما قبل از هر چیز، باید این فکر را که سادیسم تنها در بخش بسیار کوچکی از جمعیت شایع است زیر سؤال ببریم. درون بسیاری از ما، استعداد لذتبردن از پریشانی دیگران تا حدودی وجود دارد.
تلخیص: حسین گلمحمدی منبع: روزنامه جوان